ای خون خدا و زیور عشق//تفسیر حیات دیگر عشق
آشوب فکنده ای به عالم//ای صدر نشین بی سر عشق
زان روز که تیغ وسنگ وشمشیر//بوسید گلو وپیکر عشق
آیینه دیده گشته گلرنگ//خونین شده جام وساغر عشق
لرزند تمام خود پرستان//درحمله نا برابرعشق
دیدند بلوغ معرفت را//اصغر شده بود یاور عشق
تاخلق اسیر جاه ومال است//گمنام بهای گوهر عشق
باظلم نکرده صلح وسازش//مقتول به خون شناور عشق
رگ های بریده بوسه می زد//لبهای وفای خواهر عشق
خوشبو شده عالم از گلاب//گلهای همیشه پرپرعشق
شش دانگ دل شکسته ما//تقدیم عزای رهبر عشق
آموز شرافت و وفا را//از ساقی آب آور عشق
چون دست فتاد مشک خود را//می داد به دست دیگر عشق
پژمرده ز رنج تازیانه//رخساره زرد دختر عشق
مغبون شود و فنا پذیرد//قومی که شوند کافر عشق
در خون حسین جلوه گر شد//رخساره نا مصور عشق
با دست نیاز آمدیم و//با چشم امید بر در عشق
واثق بخور از شراب ناب//میخانه روح پرور عشق
سروده
علی حسین بوالحسنی